بانوی زبان های خاموش
بانو «بدرالزمان قریب » را اگر تنها واجد یک امر مهم در زندگی اش بدانیم بی تردید پژوهش هایش در زبان کهن سغدی است اگرچه او از سال ۱۳۴۰ و بنا بر هدایت پروفسور والتر برنو هنینگ در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی آمریکا، گام به این عرصه نهاد و حتی پایان نامه دکترایش را هم با عنوان «تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی»نوشت، اما در این میان، کوشش او درگردآوری فرهنگ لغات این زبان ایرانی، اهمیتی افزون دارد.او بیش از ۱۵ سال در این عرصه به تحقیق و تتبع پیوسته پرداخت و محصول آن، «فرهنگ سغدی(سغدی-فارسی-انگلیسی)» شد که در سال ۱۳۷۴ از سوی نشر فرهنگان که در عرصه زبان شناسی فعالیت می کرد؛ ولی دیری نپایید و به ناگزیر ، کارش به تعطیلی کشید.منتشر شد، اگرچه هر هزار نسخه آن، هیچگاه عرضه عمومی نیافت و به سبب محل استفاده خاص آن، پیش فروش شده و در اختیار کتابخانه ها و دانشگاه های جهان قرار گرفت.
خانم بدرالزمان قریب ،در تمام این نیم قرن، در همه حال، منبع سود دهی برای فرهنگ ایران بوده و خوشبختانه هنوز هم هست.او اکنون و در ۸۸ سالگی با انگیزه ای حیرت انگیز به دنبال زبان های باستانی ایران است و حتی در حال حاضر، سرگرم مداقه در زبان بلخی است که گفته می شود ، خواهر زبان سغدی است.او تنها زنی به شمار می آید که عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است و همچنین به همراه بانو ژاله آموزگار، تنها زنان عضو شورای عالی علمی مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی هستند.او خانه ای دارد که مشرف به کوه های شمال تهران است، هرگاه به کنار پنجره می رود و به افق می نگرد،با خود زمزمه هایی می کند و حتی شعر می گوید.کسی که نه تنها خود –و به سبب همین تنهایی- با زبانی خاموش سخن می گوید، که حتی حیطه فعالیت های علمی اش زبان هایی را در بر می گیرد که خاموش است، اما خوشبخت و خوش وقت اوست که شاگردانی تعلیم و تربیت داده که رهرو او هستند.
خانم قریب سراسر زندگی خود را به آموختن و آموزش دانشجویانی که اکنون خود استادانی ممتاز هستند پرداخته و اینک در ۸۸ سالگی در خلوت تنهایی، همدم شبها و روزهای او کاغذ و قلم و کتاب است.او بانوی پژوهنده فرهنگ ایران باستان است.
نظرات